حلالم کن دم رفتن کمی بعد از پریشونی
تو آوار نگاهی که تو هم با ما نمی مونی
مسیر موندن و رفتن یکی بود و جدا شد باز
تو پایان منو دیدی جدایی سخته از آغاز
حلالم کن غریبونه توی این دل پر خونه
حلالم کن غریبی که برات دل کندن آسونه
حلالم کن به خونی که غروب ازخاک میجوشه
حلالم کن به نوزادی که شیر از تیر مینوشه
مگه میشه کنارت موند؟ هنوزم عشق بد حاله
صبوری هم کم آورده خود شمشیر میناله
حلالم کن به زخمایی که لب واکرده میخنده
حلالم کن به عشقی که به چشمای تو پایبنده
فرزاد حسنی
دیگر اشعار : فرزاد حسنی، محرم
نویسنده : علیرضا بابایی